خانم جون همیشه می گفت:سهم هرکسی از قبل مشخصه, براش کنار می ذارن, اگه آسمون به زمین بیاد هم عوض نمی شه.اغلب فکر میکنم سهم من از زندگی چی بود؟آیا اصلاً سهم مشخص و مستقلی داشتم؟یا جزیی بودم از سهم مردان زندگیم که برای باورها, ایده آل ها یا هدفهاشون, هرکدام به نوعی مرا به قربانگاه بردند…”دختر, زن , مادر در جامعه و فرهنگ ایران قدیم از حقی برخوردار نیست , مگر آنکه پدر, برادر, همسر به او اجازه بدهند. شاید دلیل پر طرفدار شدن کتاب “سهم من” همین نگاه بی پرده به وضعیت زنان در جامعه باشد. جامعه ای آنچنان که باید و شاید به حقوق اسلامی یک زن احترام نمیگذارند و از دین به همان پوسته ظاهر آن بسنده کرده است.این داستان فقط نشان دهنده ظلم و ستمی نیست که بر زنان رفته است بلکه نشان دهنده تعصبات بی پایه , جهل, بدعت گذاری های دینی وتبعیضهای جنسیتی نیز هست.
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.