خیلیها میگویند موسیقی زبانی همگانی است اما جالب است که الفبای این زبان همگانی برای همه آشنا نیست. گویی فقط نوازندگان و آهنگسازان این زبان را میفهمند. برای بقیه نتهای ﻣﻮﺳﻴﻘﯽ تنها ﻣﺠﻤﻮﻋﻪﺍﯼ اﺯ ﻧﻘﺎط ﺳﻴﺎه و ﺳﻔﯿﺪ است ﮐﻪ رﻭﯼ ﺧﻂهای ﻣﻮازﯼ ﭼﯿﺪه ﺷﺪه است. اﻣﺎ ﺩاﻧﺴﺘﻦ معنای اﯾﻦ ﻧﻘﺎﻁ ﺳﯿﺎه و ﺳﻔﻴﺪ تنها راه آشنایی با زبان موسیقی نیست. ﮔﻮﺵ ﺩادن هم ﻣﯽﺗﻮاند ما را به این دنیا وارد کند.
در سری اول برنامههای «داستان موسیقی» نگاه گذرایی خواهیم کرد به دورههای مختلف موسیقی از قرون وسطی تا امروز؛ ویژگیهای کلی هر دوره را بررسی میکنیم و با شنیدن یکی دو اثر از هر دوره اشارهای به عناصر موسیقایی آنها خواهیم کرد. امیدوارم که این مجموعه برنامه ها به درک بهتری از موسیقی کمک کند و دایرهی سلیقهی موسیقایی ما را هم گسترش بدهد.
موسیقی قرون وسطی از اواخر قرن پنجم میلادی شروع میشود و تا قرن چهاردهم ادامه پیدا میکند. این موسیقی را نمی شود از کلیسا جدا کرد. بخش بزرگی از موسیقی قرون وسطی موسیقی کلیسایی یا مذهبی است. در کلیسا مراسم و عبادات دینی با آواز راهبهها و به صورت گروهی اجرا میشد. موسیقی مذهبی قرون وسطی با همین آوازهای گروهی راهبهها شروع شد. کلیسا که در آن دوران قدرت و نفوذ زیادی داشت موسیقی مذهبی را ترویج کرد.
با هم به نمونهای از این نوع موسیقی گوش میکنیم. این اثر را به گریگوری اول معروف به گریگوری بزرگ نسبت میدهند. مشهور است که روح القدس به شکل کبوتری بر او نازل میشد و این ملودیها را در گوش او میخواند.
در قطعهای که شنیدیم ویژگیهای موسیقی قرون وسطی پیداست. اول اینکه صدای سازی به گوش نمی رسد. در قرون وسطی، بسیاری از فلاسفه و پیشوایان کلیسا، شنیدن موسیقی را برای روح انسان خطرناک میدانستند.آنها معتقد بودن که هر گونه زیبایی در این دنیا باید یادآور زیباییهای خداوند باشد. بنابراین تنها موسیقیای را قبول داشتند که در خدمت دین بود و هر موسیقی دیگری را که به لذتهای زمینی مربوط میشد مردود میدانستند. به همین دلیل سنت موسیقی مذهبی کلیسا، تا هزار سال بعد، محدود به صدای انسان بدون همراهی ساز بود.
در این قطعه، صدای هیچ زنی هم شنیده نمی شود؛ همهی خوانندگان مرد هستند. در دورهای از قرون وسطی، زنان اجازه بلند خواندن در مراسم مذهبی را نداشتند و نقش آنها تنها لب زدن بود. با وجود این در میان آهنگسازان آن دوره نام چند زن آهنگساز هم به چشم میخورد. مثل هیلدگارد (Hildegard of Bingen) که میراث موسیقایی بزرگی از خودش به جا گذاشته.
در اثری که شنیدیم میشود به ویژگی دیگری از موسیقی قرون وسطی هم اشاره کرد. و آن این که خوانندگان کلمات را با طمأنینه ادا میکنند گویی در حال مناجاتند. خوانندگان فقط یک ملودی را میخوانند. در زبان موسیقی به این نوع خواندن تک صدایی یا مونوفونی گفته میشود. یکی از خصوصیات تکصدایی یا مونوفونی این است که هر کلمه به وضوح شنیده میشود. به نمونهی دیگری از تکصدایی با هم گوش میکنیم.
در اوایل قرون وسطی، موسیقی مذهبی به صورت سینه به سینه به نسلهای بعد منتقل میشد. اما به تدریج برای ثبت، نگهداری و انتقال موسیقی مذهبی نتنویسی در کلیساها ابداع شد و تکامل پیدا کرد. برای همین میشود گفت که بخش بزرگی از پیشرفت موسیقی علمی غرب مدیون موسیقی کلیسایی است که در قرون وسطی شکوفا شد.
موسیقی قرون وسطی تنها به موسیقی مذهبی محدود نمیشد. بیرون از کلیسا، نوعی موسیقی غیرمذهبی هم بود که در دربار اجرا میشد. موضوع این موسیقی، که بر خلاف موسیقی مذهبی گاه ساز آن را همراهی میکرد، عشقهای زمینی و درباری بود؛ عشق هایی که خصوصیت اصلیشان هجران بود. آوازهای این نوع موسیقی اغلب پر بود از ستایش جمال معشوق و آه و ناله عاشق از غم هجران یار.
قطعهای که با هم میشنویم از برنارت (Bernart de Ventadorn) آهنگساز غیرمذهبی قرون وسطی است. این اثر نمونهی دیگری از موسیقی تکصدایی یا مونوفونیک است. در این قطعه خواننده به زبان محلی جنوب فرانسه معشوقش را میستاید و از این که به وصال او نمیرسد شکایت میکند.
علاوه بر اشراف دربار و شوالیهها، در برخی مناطق، دورهگردها هم در نواختن سازهای موسیقی دستی داشتند.
در این برنامه با خصوصیات موسیقی مذهبی و غیرمذهبی اوایل قرون وسطی آشنا شدیم. در برنامه بعد میبینیم که آهنگسازان قرون وسطی راههای جدیدی برای جذابتر کردن آثارشان پیدا میکنند. چنان که خواهیم دید این تغییرات راه را برای موسیقی رنسانس باز میکند.
این برنامه را با شنیدن اثر دیگری از برنارت (Bernart de Ventadorn) به پایان میبریم.